جردن پیست جولان دل ها و ماشین هاست سید امیرحسین مهدوی_روزنامه نگار دستام اگر که رو بشه... اگر ایران تنها نقطه جهان باشد که به یاری بنزین ارزان جوانانش با تفریحی به نام ((دور زدن)) سرگرم می شوند،یقینا جردن هم تنها خیابانی است که بدون داشتن کلوپ های شبانه و مغازه های سی دی فروشی ((ریتم)) دارد.کافی است در یک غروب تابستانی رادیو اتومبیل را خاموش کرده،شیشه ها را پایین بکشید و از بلوار آرش تا تقاطع مدرس را با ریتم تند جردن برانید.ارکستر پرادو چهاردر،بنز ام ال، و بی ام و x3 در دستگاهی متحد می نوازند و دور زدن در این محدوده را از غروب آفتاب تا حصول نتیجه ادامه می دهند.نگاه اول در خیابان اصلی رد و بدل می شود و مذاکرات تفصیلی به کوچه های فرعی می کشد.جردن پیست جولان دل ها و ماشین هاست.البته چند سالی هست که مهمانان نا خوانده از فلکه های دوم(تهرانپارس تا صادقیه) سوار بر مرکب ابوی محترم یا خودرو به عاریه گرفته شده از یک دوست صاحب تعمیرگاه با مانور خود در خیابان آفریقا به مفهوم ((بچه جردن)) خش انداخته اند.تشخیص اصل و بدل در پهنه این بلوار استثنایی بس دشوار شده است.نه هویت محلی در میان است،نه تمایز طبقاتی.سوم شخص غایب ((اصالت)) است.حالا از محله ای که روزی در فیلم ((رضا موتوری)) مثال بالا نشینی و فرادستی میان تهرانی ها بود،شخصیتی باقی نمانده است.نه قیمت ماشین و نه مارک ساعت و کفش هیچ کدام گواه متقنی بر اصل و بدل بودن مدعوین این پارتی متحرک نیست.این اختلاط،حال و روز شب های جردن سابق و آفریقای فعلی است.اما صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی...این بلبشوی شبانه،ویترینی است از واقعیت آشفته روزها و تاریخ دست کاری شده این سربالایی بین میدان آرژانتین و منطقه الهیه.مطالعه جردن به عنوان ((پایلوت))،انتخاب مناسبی است برای تفهیم آنچه در چهار دهه گذشته بر کل این شهر رفته است.اوضاع این خیابان در ادوار مختلف نمادی از تحولات تهران و احوال امروز آن است.این تغیرات تابعی از دگرگونی بافت شهری است که از پایتخت اصیل قجری به متروپل ملون امروزی تبدیل شده است. پیش از نیمه دوم دهه 1340 تپه های شرقی خیابان پهلوی سابق هنوز پابرجا بود.باغ وحش تهران به این منطقه نیامده بود و دسترسی به شهربازی کوچک تپه های امانیه هم تنها از سمت دومین جاده اتصال تهران به شمیران ممکن بود.طی این دهه بود که به مرور قواره های یک تا دو هزار متری اراضی شرقی خیابان ولیعصر فعلی قیمت پیدا کرد و ابنیه ویلایی طبقه ای از دیوانسالاران عالی رتبه،پزشکان و مقاطعه کاران از نقاط مرکزی تهران_حدفاصل بلوار الیزابت تا میدان ونک_به جردن منتقل شد.این محله در بدو تاسیس شخصیت طبقاتی خود را شناخت.سوپر جردن اولین فروشگاه مدرن شمال تهران،یک سالن مشهور آرایشگاه زنانه و چند پاساژ مد روز همه بر مدار نیازهای طبقه جردن نشین شکل گرفتند.جردن تا نیمه دهه 50،محله کم تراکمی بود که در هر پلاک چند صدمتری آن حداکثر یک خانواده به همراه خدمه زندگی می کرد.در سال های منتهی به پایان کار سلطنت،انبوه سازی صنعتی با شتابی زیاد در پهنه تهران کلید خورد.در گام اول اغلب پروژه ها با شراکت خارجی یا طراحی سازنده های اروپایی اجرا می شد.مجتمع اسکان در تقاطع ولی عصر و میرداماد و برج های شمیران در بالاترین نقطه جردن از این شمار بودند.برج های مرتفع سپیدار،33 و لاله هم طی همین سال ها در میان خانه های ویلایی جردن روییدند و به همراه خود طبقه ای جدید را با ساکنان قبلی قاطی کردند.در این سال ها طیفی جوان از مدیران میانی،قشر جدیدی از کبسه و مهندسان شرکت های خصوصی با سکونت خود بافت جردن را به طبقه متوسط نزدیک کردند.تاسیس اولین مدارس خصوصی بعد از انقلاب،کلاس های زبان کودکان و مهدهای کودک نشانی از همین ذائقه جدید جردن بود.نخستین نسل متولدین این منطقه از سال 57 کم کم اعلام حضور کردند.فنومن های نوپدیدی که بعدها تمایلات و سبک زندگیشان را به جردن تحمیل کردند.طیف متنوعی که از مواهب قابل قبولی بهره برده بودند،تابستان ها به سفر خارجی می رفتند و جنگ برایشان جز خاطره سفر به شهرک های ساحلی مازندران از هراس موشک باران نبود.گرچه سر از شریف و پلی تکنیک و ام.آتی.تی و ییل در آوردند،ولی شاهرخ،قهرمان تراژدی خونبار((شاهرخ_سمیه)) هم شاگرد یکی از مدارس همین خیابان بود،به این فهرست اضافه کنید دو نفر از خوانندگان موفق پاپ این سال ها را که آنها هم در رسته بچه های دهه 60 جردن جای می گیرند.یک نقاش برجسته مقیم ایالات متحده،یک عضو تیم ملی فوتبال بانوان و ده ها نام دیگر که کلونی این دوره خیابان آفریقا را تکمیل می کند.همین نسل،موسس سنت ((دور زنی)) و نمایشگاه های خیابانی در این راسته بودند.ابداعی که مثل تمام نمونه های مشابه در بدو امر انحصاری بود ولی به مرور از دست صاحبان اصلی خارج شد!گزیده ای به نقل از اولین شماره ی مجله ی همشهری معماری چاپ بهمن ماه 1389 تهران http://www.hamshahrimags.com آفریقا اسم انگلیسی و جردن اسم امریکایی.فوق سوپر کلاس ترین و سناتوری ترین و جردنی ترین و مدرن ترین و دیپلماتیک ترین و گران ترین نقطه ی شهر تهران و کشور ایران(به دلیل قحطی و سانتیمتری و اعیان بودن کاربری مسکونی و اداری تجاری و قرار گرفتن در کلاس فوق اداری) و رکورددار بیشترین ها در تهران.! به هر ساختمان بالای 10 طبقه از سطح زمین غیر از همکف برج میگویند. احداث اولین برج ها در خاورمیانه(برج های مرتفع رویال دوما و بعد از آن برج های مرتفع اسکان). استقرار بلند ترین برج اداری در ایران(برج پارس). دارای بیشترین برج ها در تهران(89 برج). دارای بیشترین بانک ها و موسسات اعتباری در تهران(94 بانک و موسسه ی اعتباری). دارای بیشترین سفارت خانه ها و کنسولگری ها در تهران(27 سفارت خانه و کنسولگری). میزبان بیش از 10000 شرکت و کمپانی و نمایندگی های بسیار معتبر ایرانی و جهانی و بین المللی و بازرگانی و مهندسی. بیشترین هتل ها در شمال شهر تهران( 7 هتل). شبکه های 3 و 4 و 5 تلوزیون ملی ایران و + صدا و سیمای مرکزی جمهوری اسلامی ایران( جام جم)! . دارای بیشترین اتوبان ها(7 اتوبان) ودسترسی و تسلط کامل بر شهر.!تردد بیشترین تعداد اتومبیل های لوکس و گران قیمت(بالای 30 میلیون تومان).! دارای مدرن ترین و بزرگترین پارک ها در ایران(پارک ملت و پارک آب و آتش و پارک جنگلی طالقانی و....!!! مدرن ترین کافه ها و رستوران ها.!!!بزرگ ترین سینمای ایران(سینما پردیس گالری ملت).! مدرن ترین و گران ترین آرایشگاه های زنانه و مدرن ترین و لوکس ترین مجموعه های بدنسازی و زیبایی اندام در تهران.!!! دارای مدرن ترین برند های بسیار لوکس و معتبر پوشاک و بوتیک(البته بعد از بلوار بسیار لوکس و زیبای میرداماد , جردن(افریقا) دارای بیشترین برندهااست.!دارای بیشترین نگارخانه ها در تهران(8 نگارخانه)!!!.تاسیس اولین مدارس خصوصی بعد از انقلاب ,کلاس های زبان کودکان و مهدهای کودک !! .فوق اجلالی و اجلاسی ترین گالری ها و فروشگاه های گل.!!!سوپر جردن اولین فروشگاه مدرن تهران.!!! به دلیل شهرت و محبوبیت بسیار زیاد جردن ,آفریقا صنعتگران سینمای ایران فیلم های سینمایی بنام دزدان خیابان جردن و افریقا تدارک دیده اند!!! بلوار آفریقا,خیابان آفریقا(بلوار جردن,خیابان جردن) به عبارتی محله ی امانیه(آفریقای شمالی,جردن شمالی) و کاووسیه(آفریقای مرکزی,جردن مرکزی)و(آفریقای جنوبی,جردن جنوبی=بین میدان آرژانتین از سر الوند تا چهار راه آفریقا(جهان کودک))و همچنین محدوده ی گاندی و الوند و آرژانتین و وزراو بخارست,فاقد هر گونه گرمابه, تعویض روغنی, تعمیرگاه, دژ(مادی), باغ, میوه تره بار,طباخی(کله پزی و سیراب شیردونی)هستند , بر خلاف شهرستان شمیرانات(منطقه 1) که دارای تمامیه این چیز هاست,که شهرستانی های شمیراناتی همیشه می خواهند بگویند ما تهرانی هستیم , ولی نمی دانند که شهرستان شمیرانات ذاتا جزو شهر تهران محسوب نمی شود و در داخل استان تهران قرار دارد.!!!حالا در شهرستان برج می سازن؟آن موقع که کل شهرستان باغ بود در افریقا برج سازان برج بنا می کردند.!!!جلو قاضی و{جردن} و ملق بازی؟؟؟سپاس بسیار از تمامیه برج سازان و مجتمع سازان جردنی و همچنین کمپانی ها و بانک ها و هتل ها و کشور های خارجی که مستقر هستن در جردن و سپاس از هنرمندان سینما و موسیقی و قدر دانی فراوان از شهرداری و تمام دست اندرکاران.!!!کل املاک آفریقا , گاندی , الوند , وزرا و بخارست کل شهرستان شمیرانات را میخرد.!!نام قاره ای در جهان آفریقا است.!!! نام خیابانی در لندن آفریقا است.!!! نام خیابانی در منچستر جردن است.!!! نام خیابانی در هنگ کنگ جردن است.!!!نام خیابانی در سانفرانسیسکو جردن است.!!! نام خیابانی در نیو یورک جردن است.!!! نام شهری در ایالت نیو یورک آمریکا,جردن است.!!! و صد ها شهر برتر دنیا نامی از جردن را به رخ میکشند.!!! جردن,آفریقا مهد بیشترین خارجی ها و ثروتمندان در ایران * ايران*تهران *خيابان جردن*بلوار آفريقا * ALL PHOTOS OF THE IRAN*TEHRAN***JORDAN STREET*AFRICA BOULEVARD*** AFRICA ENGLISH NAME***JORDAN AMERICAN NAME http://www.panoramio.com/user/6097108 MUSIC BY SENATOR ERFAN KHALILIAN FOR TEHRAN JORDAN AFRICA*** http://www.youtube.com/watch?v=B2iB2m19YXc مهرداد مشايخي* كورس سرعت در شب هاي جردن*** در اين چند شب كه براي تهيه گزارش به خيابان آفريقا (جردن) رفتم به شيوه هاي مختلفي براي ارتباط برقرار كردن با آنها متوسل شدم. شب اول تلاش من به تنهايي كاملا به شكست منجر شد. ظاهر تقريبا موجه من با آن شلوار پارچه اي ساده و كاپشن خاكستري و موهايي كه شبيه هيچ كدام از مدل هاي روز آراسته نشده بود و حتي اثري از ژل در آن ديده نمي شد، شخصيتي را نشان مي داد كه از نظر «ماشين باز»هاي جردن نمي شد به آن اعتماد كرد، ممكن بود پليس باشم. براي نزديك شدن به آنها ظاهرا تلاش بيشتري لازم بود. مثلا، پوشيدن تنها شلوار تنگ كتاني موجود و كفش هاي ورزشي و البته همراهي دوستي كه با كلاه لبه دار، شلوار جين و كاپشن گران قيمتش ظاهري قابل اعتمادتر داشت. ابقه كورس اتومبيلراني در جردن به سال ها قبل بر مي گردد، حتي به اواسط دهه شصت. سال هايي كه خلوتي اين خيابان رانندگان را وسوسه مي كرد تا در يك نمايش و شرط بندي پرهيجان از تقاطع ميرداماد تا 100 متر مانده به انتهاي بلوار را با چنان سرعتي برانند كه عقربه كيلومترشمار كاملا به آخر برسد و يا مسافتي تعيين شده را در مسير يكطرفه در خلاف جهت با سرعت برانند. اما جردن آن روزها حداقل از يك نظر شباهتي به جردن امروز ندارد؛ ترافيك! در ميان اين سال ها و با شلوغ تر شدن جردن، مدتي خيابان ايران زمين شهرك قدس (غرب) شاهد كورس اتومبيل هاي مدل بالا بود اما تصادفات شديد در آن خيابان و به دنبال آن نصب سرعت گيرهاي متوالي، آرامش نسبي را به آن خيابان برگرداند. حالا هم انتظار نداشته باشيد هر موقع شب كه به جردن رفتيد شاهد ويراژ اتومبيل ها باشيد. هر كاري وقتي دارد، تنها هنگامي متوجه حضور آنها مي شويد كه مدتي به دقت خيابان را زير نظر بگيريد و البته براي اين كار بايد حتما در حد فاصل تقاطع خيابان اسفنديار و انتهاي بلوار قرار داشته باشيد. همه چيز به آرامي پيش مي رود اما ناگهان صداي كشيده شدن سريع لاستيك ها روي آسفالت و صداي مهيب اگزوزهاي تقويت شده توجه بقيه را جلب مي كند. اتومبيل ها اكثرا مدل بالا و گرانقيمت اند. دو گلف سفيد با يك پژو 405 و دوو سيلو كورس گذاشته اند، از ترس تصادفات اتومبيل مان را در نزديك ترين كوچه پارك مي كنيم. كه همين موقع وانتي محكم به سپر عقب يك گلف سبز كه ناگهان توقف كرده است مي كوبد. راننده جوان گلف پياده مي شود و طبق معمول همه منتظر مشاجره راننده ها هستيم. اما او با خونسردي نگاه بي تفاوتي به سپر ماشين اش مي اندازد و بي خيال پشت فرمان اش بر مي گردد. دو گاز محكم و بلند كردن صداي اگزوز كافي است تا همه چيز را فراموش كند. فروشنده كيوسك روزنامه كه تعجب ما را مي بيند مي گويد كه هميشه به اين راحتي از تصادف نمي گذرند، گاهي با يك تصادف بزن بزن هاي سختي شروع مي شود، حرفش تمام نشده كه يك پژوي سفيدو يك گالانت دنبال پاترولي كه دو دختر در آن نشسته اند كورس مي گذارند. اين جردن با خياباني كه در طول روز از آن مي گذريد زمين تا آسمان فرق مي كند. جردن اگر در روز با بوتيك ها، كافي شاپ ها، رستوران ها و فروشگاه هاي گرانقيمت اش جلب توجه مي كند، شب ها كورس ماشين هاي گرانقيمت را به خود مي بيند، شب هايي كه خبرهاي آن گاهي تبديل به ضرب المثل هم مي شود. تقريبا بيشتر راننده هاي جوان تهران اصطلاح «رفتن وسط باقالي ها»، «رفت توي باقالي» يا «مي فرستمت توي باقالي ها» را شنيده ايد. اين اصطلاح كنايه از ماجرايي دارد كه در آن، يكي از همين ماشين بازهاي جردن وقتي نتوانست اتومبيلش را كنترل كند از خيابان منحرف شد و رفت وسط بساط باقالي فروشي. از حدود سه سال پيش كه اين اتفاق حوالي خيابان ناهيد جردن افتاد ضرب المثل براي راننده هايي شد كه از مسير خارج مي شوند و تصادف مي كنند. و اما تفريح... از ماشين كه پياده مي شود، از همان جا براندزمان مي كند. از نگاه معنادارش حدس مي زنم كه ظاهر كاملا مسخره اي براي خودمان ساخته ايم و تلاش ما براي ساختن تيپي متفاوت نتيجه مضحكي داشته است، اما وقتي متوجه نگاهش مي شوم مي فهمم كه لبخند او به خاطر مقايسه لباس هاي ما با خودش نيست و حواس او كاملا متوجه پرايد سفيد ماست. به گلف سبزش تكيه مي دهد و با تمسخر به ماشين دوست من اشاره مي كند كه: «با دوچرخه مسابقه بدم بهتره تا با اين.» به رضا مي گويم كه ما هم قصد مسابقه نداريم و وقتي تعجب مي كند، براي اينكه چيزي گفته باشم از رانندگي اش تعريف مي كنم. همان طور كه تكيه داده لبخندي مي زند و مي گويد: «اگر دست فرمان مي خواهي بيا جاده لشگرك تا نشان ات بدهم.» ظاهرا توضيح من در مورد مسابقه واضح نبوده، سراغ تجهيزات ماشين اش مي رويم. سيستم پخش صوت اش كامل به نظر مي رسد، مثل بيشتر ماشين هاي آماده شده براي كورس هاي جردن. آمپلي فاير، سي دي چنجر، ساب ووفر و تيوتر. براي هر كدام از اينها اصطلاح مخففي دارد: آمپ، ساب و سيس (به جاي سيستم!). صندلي راننده كوتاه و كمي خوابيده است. رينگ هاي چرخ اسپرت و شيشه هاي عقب دودي است. «تا حالا 400 تومان براي سيستم (صدا) خرج كرده ام، اما هنوز خرج دارد.» به اگزوز اشاره مي كنم، مي گويد: «تقويت شده، بعضي از ماشين هاي مدل پايين تر مثل آن بي ام و 2002 فرمانشان را هم عوض مي كنند، بعضي ها هم فنرهاي ماشين را كوتاه مي كنند.» وقتي درمورد تجهيزات ماشينش صحبت مي كند، مثل كلكسيونري مي ماند كه مجموعه مدرني را با علاقه جمع آوري كرده و حالا با شيفتگي به بازديدكنندگان نشان مي دهد. اول برايم عجيب بود كه وسيله اي به اين گرانقيمتي تبديل به اسباب بازي شده باشد، اما كم كم از فكر آن بيرون آمدم ژست اين راننده در كنار ماشينش بيشتر مرا به ياد فيلم هاي وسترن و اسب سواراني مي انداخت كه بعد از يك مسابقه و تاخت چهار نعل افسار اسب را مي كشند و پياده مي شوند و با غرور دستي به سر و گردن اسب شان مي كشند. زندگي مدرن ابزار جديدي براي تاختن و پشت سر گذاشتن مي خواهد. تاختني و راندني كه در آن هيچ صدايي به جز صداي اگزوز و صداي موسيقي پرهيجان به گوش ات نرسد. ديدن تصاويري كه به سرعت از مقابل ات مي گذرند، حركات ناگهاني فرمان و رهايي سريع از كمند ديگران احساسي است كه در اين بازي دست مي دهد. احساسي كه اگر اتومبيل نباشد ديگر تجربه نخواهد شد و آنگاه شايد راننده هويتي ديگر براي خود بجويد. اتومبيل رضا به جز اينكه مظهر گريز از جامعه به مدد قدرت تحرك آن است بارزترين مورد تفاخر اجتماعي نيز هست. رضا و دوستش هر دو بچه هاي خيابان پاسداران هستند و ماشين هاي ديگر هم غالبا از ميرداماد يا شهرك قدس (غرب) مي آيند. از طرفي ارزشمندي قدرت و كيفيت هاي جذاب اتومبيل حس خودشيفتگي را به نوعي در راننده تقويت مي كند و راننده با احساس نزديكي هويت خودش با اتومبيل، احساس قدر قدرتي مي كند. چند دقيقه نگذشته كه رضا ناگهان صداي ضبط ماشين را بلند مي كند، تازه متوجه ماجرا شده ام: پژو سفيدي آن طرف بلوار ايستاده و راننده اش صداي ضبط ماشين را به رخ ما مي كشد، اين هم يك جور مسابقه است براي وقت توقف. پرايد سفيدي به سرعت مي گذرد و براي رضا بوق مي زند، تا چشم هم زديم اين دو هم سوار ماشين شان شدند و با سر و صدا پشت پرايد كورس گذاشتند. بي دليل نبود كه خداپرست، دبير فدراسيون اتومبيلراني مصرانه معتقد بود حتي اگر پيست را رايگان و تمام وقت در اختيار ماشين بازهاي جردن قرار دهد آنها به پيست نمي روند. آنها در فضاي شخصي پيرامون خود بي آنكه از ايجاد مزاحمت براي ديگران با موسيقي بلندشان و ويراژهايشان نگران باشند به سرعت مي رانند، ضوابط ايمني پيست را نمي پسندند و تماشاگران خياباني را به تماشاچيان پيست ترجيح مي دهند پنج شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۳۰.روزنامه همشهری دزدان خیابان جردن*** هیاهوی بسیار برای هیچ بهاره زیاری: «دزدان خیابان جردن»، اولین ساخته سینمایی وحید اسلامی، روزنامه نگار و سینمایینویس جوان آمادۀ نمایش شد. ... فیلمنامه کمدی، اجتماعی اسلامی را میتوان برداشتی آزاد از قصۀ فیلم « دردسر در بهشت»، ساخته ارنست لوبیچ دانست. «دزدان خیابان جردن» درباره دو دزد خردهپاست که سعی میکنند دست به کار بزرگی بزنند. در فیلم لوبیچ نیز یک دزد باکلاس پس از آشنایی با یک جیببر، بهخدمت یک آدم پولدار در میآید تا با هم کاری سخت و غیرممکن انجام دهند.دوچرخه شماره 605 در «دزدان خیابان جردن» بیش از 10 بازیگر کمدی حضور دارند. در کنار رضا شفیعی جم و فتحعلی اویسی، بازیگرانی مثل ارژنگ امیرفضلی، حدیث فولادوند، رابعه اسکویی، آرام جعفری، محمدرضا اسماعیلی (در اولین نقش سینمایی خود)، محمد شیری و سیدرضا حسینی هم بازی دارند. حمید گودرزی و آرش میر اسماعیلی هم به عنوان بازیگر مهمان، حضوری مهم در فیلم دارند. کل صحنههای فیلم در تهران و توسط محمد مجیدی فیلم برداری شد. مجید رضازاده موسیقی فیلم را ساخته و تدوین آن کار حامد رضی است. اسلامی که پیشتر فیلم ویدئویی بلند «مرثیه یک رؤیا» را ساخته، درباره اولین کار بلند سینمایی خود به دوچرخه میگوید: «با دیدن فیلم لوبیچ بهفکر ایرانیکردن قصهاش افتادم و سعی کردم آن را با شرایط ایران تطبیق بدهم. البته غیر از قصه، بقیۀ چیزها کاملاً تغییر کرده و تشابه دیگری بین دو فیلم نیست. برای رسیدن به فیلمنامۀ موردنظرم حدود 12 بار متن را بازنویسی کردم.» دوچرخه شماره 605اسلامی با اشاره به همراهکردن «دزدان خیابان جردن» با پیامی اجتماعی چنین ادامه میدهد: «در این فیلم یک بحث اجتماعی به راه انداختم. این قصه یک چرخش ماجرایی دارد، اما شخصیتهای قصه در انتهای آن دوباره به اول برمیگردند. یک نوع هیاهوی بسیار برای هیچ است که دو دزد خردهپای فیلم (شفیعیجم و اسماعیلی) حول محور آن میچرخند. در دل همین ماجراها مفاهیم و پیامهایی اجتماعی تنیده شد.» اسلامی از وجود یک گاو صندوق در قصه فیلم خبر میدهد که نقش مهمی در ماجراها دارد. مدارکی در این گاوصندوق هست که هر دو قطب مثبت و منفی داستان به دنبال آن هستند. گاوصندوق در طول فیلم دست به دست میچرخد و البته یک حالت نمادین هم پیدا میکند . پنجاه درصد فیلم در خیابان جردن تهران اتفاق میافتد و این خیابان به صورت یکی از شخصیتهای اصلی ماجرا هم در میآید. فتحعلی اویسی در فیلم در نقش «اصغر مارادونا» بازی میکند که با وانتبار خود جردن را بالا و پایین میرود و حمید گودرزی هم یک خواننده است که در پنج سکانس حضور دارد و هنرنمایی میکند. کلیه حقوق مادی و معنوی این مطلب متعلق به موسسه همشهری است. منبع: همشهری آنلاین چاپ شده در تاریخ یکشنبه 16 بهمن 1390 - 07:28:16 از آدرس: http://www.hamshahrionline.ir/news-137050.aspx *** مروری برگذشته خیابان آفریقا*** خیابان آفریقا یکی از شلوغترین خیابانهای پایتخت است.این خیابان سالها با نام جردن معرفی میشد، اما پس از پیروزی انقلاب، این خیابان تغییر نام داد و به خیابان آفریقا تبدیل شد. دلیل نام گذاری این خیابان بهدلیل شخصی بود به نام ساموئل مارتین جردن. وی از سال ۱۸۹۹ تا سال ۱۹۴۰ ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را بر عهده داشت. او بانی و سازنده دبیرستان البرز و مدرسه دخترانه آمریکایی تهران است. جردن در سال ۱۸۷۱ میلادی در نزدیکی شهر یورک در پنسیلوانیا به دنیا آمد. پس از تحصیل در دبستان و دبیرستان در سال ۱۸۹۵ میلادی از کالج لافایت درجه B.A (لیسانس) گرفت. در سال ۱۸۹۸ درجه استادی علوم الهی (ام.ا) از دانشگاه پرینستون را دریافت کرد. در سال ۱۹۱۶ کالج لافایت او را با درجه D.D (دکتر در حکمت و فلسفه) شناخت و در سال ۱۹۳۵ میلادی از کالج واشنگتن و جفرسون به درجه دکترای حقوق نایل شد. دکتر جردن در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۸ خورشیدی) به ایران آمد و یک سال بعد ریاست مدرسه را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ خورشیدی) با راهاندازی کلاسهای باقیمانده دوره دوازده ساله دبیرستان تکمیل شد. در سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷ خورشیدی) اولین ساختمان شبانهروزی که در آن زمان، سالن مککورمیک (Maccormick Hall) نامیده میشد و یک ساختمان دیگر پایان یافت. وی به پاس خدمات فرهنگی در کالج البرز، دو مدال و نشان گرفت. در سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، وی یک قطعه نشان و مدال درجه دوم علمی و بار دیگر در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی، وی و خانمش به دریافت نشان درجه یک علمی دیگر مفتخر شدند. دکتر جردن، در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی از ایران رفت. وی پس از بازگشت به آمریکا، در سال ۱۳۲۳ هجری خورشیدی، دوباره به ایران آمد و مورد استقبال شاگردانش قرار گرفت. او ایران را وطن دوم خود مینامید و همواره از آن به نیکی یاد میکرد. وی در سال ۱۳۳۳ هجری خورشیدی، در ۸۱ سالگی در آمریکا در گذشت. در سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی، مراسمی به یاد او و برای بزرگداشت او در تالار دبیرستان البرز برگزار شد و نیم تنه سنگی وی را که استاد ابوالحسن صدیقی تراشیده بود، در کنار در ورودی آن نصب کردند. این پیکره بعدا به کتابخانه دانشگاه صنعتی امیرکبیر منتقل شد. بزرگراه آفریقا در شمال تهران، در زمان رژیم پهلوی، به یادبود وی خیابان جردن نام گرفته بود، نامی که هنوز هم بهطور غیر رسمی کاربرد دارد. کتابی به نام «روش دکتر جردن» به قلم شکرالله ناصر در دیماه ۱۳۲۳ در تهران منتشر شده که در آن به شیوه کار وی و اداره دبیرستان پرداختهاست. به نقل از روزنامه ی همشهری زمان انتشار: شنبه 16 آذر 1387 ********************************* خياباني شناخته شده براي همه*** جايي كه اين روزها خيابان جردن ساخته شده است زماني تپه ماهورهاي بين حسنآباد و جاده پهلوي بود كه در تابستانها هواي خنكي داشت و چند خانه ويلايي در آن ساخته شده بود و در دوره ديگري قرار بود اين محله به صورت شهركي مشابه شهرك قدس درآيد و مسير ورود و خروج محدود داشته باشد اين خيابان در تمام تهران و شايد هم ايران مشهور است و نام آن خيلي چيزها را نشان ميدهد از جمله خودروهاي گرانقيمت و آپارتمانهاي بزرگ و مجهز و همين باعث شده است كه تصور كنيم بلوار آفريقا يا همان خيابان جردن جايي عجيب و دستنيافتني است و خيلي از كساني كه براي بار اول به بلوار آفريقا ميآيند به دنبال ديدن همان خودروها و خانههاي مدرن هستند. بعضيها هم بلوار آفريقا را به دليل فرهنگ خاص مردمش ميشناسند؛ فرهنگي كه ريشه در رفاه دارد. ولي چرا جردن اينقدر معروف و شناخته شده است؟ جايي كه اين روزها خيابان جردن ساخته شده است زماني تپه ماهورهاي بين حسنآباد و جاده پهلوي بود كه در تابستانها هواي خنكي داشت و چند خانه ويلايي در آن ساخته شده بود و در دوره ديگري قرار بود اين محله به صورت شهركي مشابه شهرك قدس درآيد و مسير ورود و خروج محدود داشته باشد. حتي اين نقشه هم طرح شد كه بلوار آفريقا تا شميران ادامه پيدا كند و تبديل به مسير مستقلي براي عبور و مرور شود. هيچيك از اين طرحها محقق نشد و به مرور زمان و همراه با رشد محلههاي اطراف مانند ونك و ميرداماد بلوار آفريقا هم توسعه پيدا كرد و با برجهاي بلندش تبديل به چيزي شد كه امروزه ميشناسيم. طرحهاي گوناگون شهرداري و سازمانهاي شهري مانند پيادهروسازي، نقاشي ديواري، روكش آسفالت و انشعاب فاضلاب در سال گذشته انجام شد و بلوار آفريقا بهار را با چهره جديدي آغاز كرده است. به اين بهانه گذري داشتيم بر خيابان جردن. يكي از اعضاي شوراياري امانيه خاطرات جالبي از گذشته بلوار آفريقا دارد خيابان جردن پاتوق و ميدان و گذر قديمي ندارد كه در آن بتوان كسبه سالخورده را پيدا كرد و از گذشته محله پرسيد. پرس و جو از ساكنان آن هم نتوانست اهالي قديمي را مشخص كند. اين بود كه از شوراياري كمك گرفتيم و «محمدرضا صدقي» از اعضاي شوراياري امانيه كه سابقه طولانيتري از زندگي در خيابان آفريقا دارد به سؤالات ما درباره اين خيابان پاسخ داد. با صدقي در مسجد الزهراي خيابان روانپور و پس از نماز ظهر و عصر صحبت كرديم. او متولد 1340 در محله اميريه است و پدرش ابتدا به محله عباسآباد و پس از آن به آفريقا نقل مكان كرده است. صدقي كه در سوييس و انگليس مشغول تحصيل در رشته اقتصاد بوده در دهه 60 به ايران بازگشت و از آن زمان ساكن دائمي خيابان آفريقا است. محله جردن در گذشته چه كاربردي داشت؟ زراعت يا باغداري؟ بخشي از زمينهاي سمت غرب كه مجاور خيابان وليعصر(عج)فعلي قرار ميگيرد باغ بود و از آب نهر و قنات استفاده ميكردند، ولي بيشتر مساحت جردن فعلي مخصوصاً قسمت غربي كه به بزرگراه مدرس ميرسد و بخش مياني و جنوبي تپه ماهورهايي به شكل باير بود و كاربري خاصي نداشت. قديميترين اسناد املاك اين منطقه متعلق به چه سالي است؟ از حدود سالهاي 40 زمينهاي جردن با سند خريد و فروش ميشدند و كساني كه اقدام به خريد زمين ميكردند، املاك را از دولت، سرمايهداران بزرگ و برخي از كليميان خريدهاند. مثلاً گفته ميشود كه املاك خيابان خرسند قبلاً متعلق به كليميان بود يا اينكه خيابان ناهيد مال يك كارخانهدار ثروتمند بود. ناهيد فعلي؟ بله، اين خيابان در سمت غرب به نام ناهيد و در شرق آفريقا به نام نادر نامگذاري شده بود كه ظاهراً اسم فرزندان همان كارخانهدار بود و الان ناهيد غربي و شرقي نام دارد. پس بيشتر خيابانهاي اطراف بلوار آفريقا در سالهاي دور غيرمسكوني بود. اينجا تپههاي پرشيب و دورافتادهاي بود كه جزو مناطق مسكوني شهري حساب نميشد. خيابانها همه خاكي بودند و فقط چند ملك بزرگ وجود داشت. بلوار آفريقا هم به شكل فعلياش اصلاً كشيده نشده بود. آن چند نفري كه در اين محله خانه داشتند چه اشخاصي بودند؟ خانواده امانپور بودند كه الان هم خيابان امانپور در شمال محله به نام آنهاست و املاكشان در اطراف همين خيابان و مخصوصاً انتهاي بنبست يكم قرار داشت. وقتي از خيابان شهيد مهري وارد ميشويد، به خيابان امانپور ميرسيد و اگر آن را به سمت شمال ادامه داده و به سمت راست بپيچيد به بنبست يكم خواهيد رسيد. قنات قيصريه هم در همين نقطه قرار دارد و آب آن كه از اراضي شمالي ميآيد در استخر بزرگي كه هنوز هم موجود است جمع ميشود. اين قنات قبلاً تعدادي از باغهاي اطراف را سيراب ميكرد و هنوز هم ميشود از آب آن استفاده كرد، ولي هيچ منبع آبي ديگري در تمام محله وجود ندارد. اين ساختمان بزرگ ابتداي روانپور خانه ثابت پاسال بود؟ بله، اين خانه بزرگ و كاخمانند به يك سرمايهدار وابسته به رژيم پهلوي به نام ثابت پاسال تعلق داشت كه انحصار نوشابه پپسي، خودرو فولكس، تلويزيون بلر و بسياري از صنايع را تصاحب كرده بود. شبكه دوم تلويزيون در ميدان آرژانتين را هم او راهاندازي كرد. او روابط بسيار نزديكي با دربار پهلوي و عوامل دولت شاه برقرار كرده بود و نام فرزندش تاج بود كه در ژنو به دنيا آمد. زماني كه در سوييس تحصيل ميكردم پسر او را ديده بودم كه فارسي را با لهجه صحبت ميكرد. خانه ثابت پاسال بعد از انقلاب چه وضعيتي پيدا كرد؟ بعد از انقلاب املاك و داراييهاي وابستگان رژيم پهلوي مصادره شد و اين خانه كه حدود 10 هزار متر مساحت دارد در اختيار دولت و ارگانهاي انقلابي درآمد. يادم هست زماني اينجا محل كنترل گذرنامهها و مراحل اداري مربوط به آن بود. الان گفته ميشود كه يك بانك خصوصي آن را خريده است. زمينهاي پشت آن كه به اسم باغ كاج معروف بود به قوارههاي 250 متري تقسيم شد و الان خانوادههاي ايثارگران در آن ساكن هستند. كوچههاي ايثار يك، ايثار دو و... همان زمينهاست. اين قبيل سرمايهداران وابسته در حوالي خيابان جردن املاك بزرگي براي خود فراهم كرده بودند. شخصي به نام «اريد» كه انحصار كاغذديواري و كفپوش مكالئون و بستني الدورادو را در اختيار گرفته بود، ملك بسيار بزرگي در خيابان اسفنديار داشت كه الان نمايندگي يك خودرو در آن مستقر است . پس خيابان آفريقا غير از ساكنانش داراي ساختمانهاي مشهوري هم بوده است؟ معروفترين بناي آن ساختمان رويال دوما بود كه با مشاركت آلمانيها ساخته شد و اكنون هم بالاتر از خيابان گيتي و در نزديكي بزرگراه صدر هنوز به عنوان آپارتمانهاي گرانقيمت مشهور است. زماني كه اين مجتمع ساخته شد هر واحد آپارتماني آن تا 70 هزار تومان فروخته ميشد؛ آن هم در دورهاي كه آپارتمان در محله زعفرانيه 12 هزار تومان بود. اختلاف قيمت خيلي زياد است. جردن از اول گرانقيمت بود؟ خير دوما يك استثنا بود. حدود 40 سال قبل و زماني كه هنوز برجسازي در جردن شروع نشده بود املاك اينجا نصف املاك عباسآباد قيمت داشتند، چون آب نداشت و دسترسي به آن هم مشكل بود. به گونهاي خارج از بافت اصلي شهر محسوب ميشد. پس چه اتفاقي باعث پيشرفت آن شد؟ قسمت زيادي از زمينهاي شمالي خيابان آفريقا در قوارههاي 500 متري به نظاميان ارشد رژيم شاه واگذار شد. شرايط واگذاري بسيار ساده و ارزان بود و همين باعث شد كه درجهداران رژيم در اين خيابانها براي خودشان خانههاي ويلايي بسازند. همين به تدريج ارزش زمينهاي باير اطراف را بالا برد و قوارههاي هزار متري توسط اشخاص ديگر خريده شدند. هنوز هم بيشتر قوارههاي مسكوني در خيابان جردن همين 2 شكل 500 و هزار متر را دارد و فقط از ويلا تبديل به برج شده است. قبل از اينكه خيابان آفريقا ساخته شود، راه ورودي به محله كجا بود؟ 2 خيابان امانيه كه الان شهيد ابراهيم مهري نام دارد و ناهيد مسير ورود و خروج بودند كه محله امانيه را به خيابان وليعصر (عج) وصل ميكرد. از سمت شرق به حسنآباد و زرگنده دسترسي نداشتيد؟ نه، آن سمت دره خرگوشي يا دره قشلاق نام داشت و اصلاً براي تردد مناسب نبود؛ زيرا خودروها نميتوانستند از شيب تند تپهها پايين بروند. فكر ميكنم دهه 40 بود كه بزرگراه مدرس فعلي ساخته شد و نامش را بزرگراه شاهنشاهي گذاشتند، ولي خلوت و كم رفت و آمد بود. آنقدر كه من دقيقاً به ياد دارم سال 54 آسفالت آن نو و دست نخورده بود و جوانها در اين بزرگراه با ماشينهايشان مسابقه ميدادند. حتي كساني كه گواهينامه نداشتند اينجا رانندگي ميكردند نه پليس بود و نه ماشين ديگري كه خطر تصادف داشته باشد. معروف شدن خيابان جردن به پاتوق ماشينبازها به همين دليل است؟ اين جريان به دهه 60 برميگردد. آن زمان كه به ندرت ميشد خودرو نو و مجهزي پيدا كرد، كساني كه ماشينهاي مدل بالا داشتند به جردن ميآمدند و دور ميزدند. خودرو مدل بالا چه خودروهايي بود؟ بنز، بيامو، پاترول و در نهايت رنو. قبل از انقلاب يكسري بنز وارد شده بود. سال 65 يكسري و سال 69 هم يكسري ديگر وارد شد. سال 65 بنزهاي 230 معروف به «كپل» وارد شد كه ماشين سال بود و با 15 ميليون ميشد يكي خريد. آن هم زماني كه هركس ميتوانست با 3 ميليون تومان براي خودش خانه كوچكي در محلههاي پاييني بخرد. سال 65 اين خودروها در جردن معروف شدند و كمكم ديديم كه صندليهاي پاترول را برميدارند و صندلي كاديلاكي نصب ميكنند و تغييرات ديگري ميدهند كه تا الان هم ماشينبازيهاي جردن معروف هستند. پيكان نبود؟ نه ميگفتند با پيكان به جردن نميآيند. آن موقع ساختمانها ويلايي بود يا برج؟ برجسازي از حدود 30 سال قبل به تدريج شروع شد و بعد سرعت گرفت. گروهي از اهالي شازند اراك كه آذري زبان بودند و اغلب با هم نسبت فاميلي داشتند چند برج و بناي بزرگ در جردن ساختند و ميگويند هنوز هم در گوشه و كنار محله مشغول هستند. بسازبفروشهاي زيادي در جردن در حال ساخت بنا هستند، ولي املاك مساحت 500 و هزار متري خود را حفظ كردهاند. قيمت زمين در نوسانهاي سالهاي اخير چقدر تغيير كرد؟ از قيمت دقيق خبر ندارم، ولي خانههاي كلنگي شمال خيابان تا متري 12 ميليون تومان بالا رفت و حالا تا متري 6 ميليون تومان پايين آمده است. قيمت خيابانهاي مختلف منشعب از بلوار آفريقا به هم نزديك است يا تفاوت زيادي دارد؟ قيمت املاك بر اساس مرغوبيت محل كاملاً متفاوت است و حتي امكان دارد خانه نامرغوبي را به كسي كه اطلاع كافي ندارد بفروشند. طوري كه بعداً متوجه شود حتي با قيمت پايينتر هم از او نميخرند. چه عواملي باعث اين اختلاف قيمت ميشود؟ عرض خيابان و شيب آن رفت و آمد را مشكل ميكند و همينطور يكطرفه و دوطرفه بودن خيابان. قبلاً مسئله فاضلاب هم مطرح بود. الان خيابانهايي كه بصورت بلوار هستند و فضاي سبز دارند از همه گرانتر هستند. خيابانهاي جنوب جردن در محله كاووسيه، ميرداماد و جهانكودك هم متفاوت هستند؛ چون از يك طرف شلوغي و رفت و آمد بيشتري دارند و از طرف ديگر به مترو دسترسي دارند. اينكه ميگويند خانوادههاي ساكن جردن بيش از يك خودرو دارند درست است؟ بله، خيلي از خانوادهها بيش از يك خودرو دارند و با آن رفت و آمد ميكنند، ولي معمولاً سعي ميكنند در ساعتهاي شلوغي از آن استفاده نكنند و بيشتر وارد بزرگراه صدر يا خيابان وليعصر (عج) شوند. اوج ترافيك چه ساعتهايي است؟ در بهار و تابستان بين ساعت 16 تا 18 و در پاييز و زمستان از ساعت 15 تا 20 به طور كلي در 6 ماهه دوم سال بهتر است اصلاً از خودرو شخصي استفاده نشود حتي كاركنان شركتها و ادارههاي اين خيابان هم در اين ايام به دليل اينكه جاي پارك پيدا نميكنند از تاكسي استفاده ميكنند. زماني كه كارمندان تعطيل ميشوند، خيابان آفريقا دچار ترافيك شديد ميشود. انتهاي شمالي خيابان آفريقا هميشه باز بود؟ تا سال 73 چراغ قرمز بود و بعد از آن بصورت خروجي و ورودي از بزرگراه صدر درآمد. الان كه ديگر تقاطع آفريقا مدرس وجود ندارد، همه ماشينها بايد تا پل پاركوي بروند و برگردند تا وارد آفريقا شوند. از حدود مهرماه سال 89 ترافيك پشت چراغ قرمز پاركوي خيلي بيشتر شده است و دور زدن از آن مدت زيادي وقت ميگيرد؛ بعضي از اهالي ترجيح ميدهند خودروهايشان را آن طرف بزرگراه پارك كنند و پياده به خانه برگردند. يكطرفه كردن خيابان وليعصر (عج) چه تأثيري روي ترافيك آفريقا داشته است؟ خودروهايي كه به سمت شمال وليعصر (عج) ميروند به جز آفريقا راهي براي برگشت ندارند و اين موضوع حجم عبور و مرور از اين خيابان را زياد كرده است. كوچهها هم همه پر از خودرو شدهاند و هيچ جاي پاركي وجود ندارد. البته ايجاد خط ويژه در خيابان وليعصر (عج) باعث سهولت در حركت اتوبوسها و همينطور رفت و آمدهاي ضروري شد. آيا اتوبوس ميتواند در خيابان جردن يك وسيله حمل و نقل عمومي باشد؟ بله. ما درخواست هم كردهايم، ولي انگار اين تصور وجود دارد كه اهالي جردن مرفه هستند و سوار اتوبوس نميشوند؛ به همين دليل تعداد اتوبوسهاي خط ميدان آرژانتين ـ انتهاي آفريقا كم است و مسافركشهاي شخصي از اين فرصت استفاده كره و به سمت مقاصدي چون آرژانتين، ونك و... مسافر سوار ميكنند. من فكر ميكنم اگر تعداد اتوبوسها بيشتر شود، افراد بيشتري هم به سوي آن جذب شوند. اهالي محله چقدر يكديگر را ميشناسند و روزانه با هم ارتباط دارند؟ به نسبت ديگر محلهها زياد نيست و به جز همين مسجد و كساني كه به آن ميآيند مركز تجمع ديگري وجود ندارد. فكر ميكنيد شهرت خيابان جردن به چه دليلي است؟ برجها؟ خودروها، سرمايهدارها؟ من فكر ميكنم دليل شهرت و محبوبيت خيابان جردن به خاطر فرهنگ خوب مردم آن است. در بانكها، مغازهها و در كوچه و خيابان ميتوانيد اين فرهنگ را ببينيد كه سراسر نظم و احترام است. دليل اصلي خوشنامي و شهرت خيابان جردن در واقع همين فرهنگ است.. برچسب ها: جردن+آفریقا+خیابان...! به نقل از مجله ی همشهزی محله منطقه 3 ضمیمه ی روزنامه ی همشهری يازدهم ارديبهشت سال۱۳۹۰ *********************************** مدرن؟ نه، هرگز نشده است شهر > مدیریت - دکترناصر کرمی: مدرن و جدید قطعا در عرصه برنامهریزی شهری مفاهیم متفاوتی هستند. هشتگرد و پرند شهرهای جدیدی هستند ولی عرفا شهرهای مدرنی تلقی نمیشوند. والنسیا و گرانادا، شهرهایی خیلی قدیمی هستند اما مدرن محسوب میشوند. کوالالامپور هم جدید است و هم مدرن، مثل پوتراجایا، اما برازیلیا با وجود جدید بودنش شهری مدرن به شمار نمیآید. بر این مبنا تهران باید چگونه توصیف شود؟ با بیش از 200سال سابقه پایتختی، تهران قطعا یک شهر جدید نیست، اگرچه نسبت به همگنانی مثل اصفهان وشیراز و یزد و کرمان خیلی جوانتر است. اما انبوه برجهای سر به فلک کشیده و زیرگذرها و روگذرهای متعدد و میلیونها خودروی در حال تردد ممکن است به این شهر نه چندان قدیمی و نسبتا جدید ظاهر یک شهر مدرن را بدهد. آیا واقعا تهران یک شهر مدرن است؟ میتوان خوشبینانهتر نگاه کرد. مدرن بودن در فضای شهر لزوما به معنای برخورداری از فناوریهای پیچیده نیست بلکه عمدتا ارتباط پیدا میکند به انطباق الگوهای توسعه شهر با استانداردهای روز آمد برنامهریزی شهری و دانش شهرسازی. از این نظر بعید نیست که حتی شهری مثل مرکز منطقه آمیشهای آمریکا را که هنوز برق ندارد و در خیابانهای آن فقط با درشکه رفت و آمد میشود، مدرن تلقی کرد، زیرا ساکنان شهر خودشان این طور خواستهاند و بر مبنای یک الگوی زیستمحیطی- مذهبی از ورود فناوریهای نو، حتی برق و خودرو به داخل شهر جلوگیری کردهاند. همیشه تصور بر این بوده که خیابان آفریقا (یا آنچه که مصطلحتر است، جردن) مهمترین نمایه بروز تجدد و نوگرایی در سیمای شهر تهران است. آنچنانکه برای این خیابان ترانههای پاپ و اشعار متعدد با حال و هوایی از جوانسالی و سرزندگی و شور و نشاط ساخته شده است. پس، اگر بخواهیم تهران را یک شهر مدرن بدانیم، دستکم این است که بروز و ظهور مدرنیسم را باید در سیمای خیابان جردن ببینیم، آنچه که البته اصلا مشاهده نمیشود. این یک خیابان شلوغ،پرازدحام و متراکم است که رفت و آمد در آن دشوار و سکونت در آن حتی میتوان گفت طاقتفرسا ست. مقررات حاکم در خیابان ناظر به وضعیت 20سال پیش آن است، زمانی که همه ساختمانهای منطقه ویلایی و مسکونی بودهاند و خیابان های موازی آن، ولیعصر و مدرس شرایطی داشتهاند که ایجاب میکرده مقررات ترافیکی به نفع آنها اعمال شود، دسترسیها به مدرس مسدود شده و اغلب خیابانهای محدوده غربی جردن نیز به نفع خیابان ولیعصر یک طرفه شده است. اکنون شرایط عوض شده، جردن خود بیشتر از ولیعصر شلوغ است و مدرس را دیگر نمیتوان بزرگراه اطلاق کرد. با این وجود مقررات تغییر نکرده و در نتیجه زمان دسترسی به مقصد در جردن حتی از متوسط معمول شهر معمولا پر ازدحام تهران نیز دو برابر افزونتر است. جز آن، باید این نکته را هم افزود که از نظر امکان بروز بحرانهای محیطی نیز جردن شرایط خطرناکی دارد زیرا با راه بندانی در یک نقطه از خیابان تقریبا تمام منطقه مسدود شده و امکان امداد رسانی به حداقل میرسد. جردن نمادی از همه تهران است؛ خیابانی که متراکمتر و مرتفعتر شده، بزرگتر شده، شلوغتر شده، پر ازدحامتر شده و ... اما مدرن؟ نه، هرگز نشده است. تهران هرگز مدرن نشده است. روزنامه همشهری زمان انتشار: شنبه 16 آذر 1387 - 09:27:54 پارک ملت شناخته شده ترین پارک تهران است که بر اساس مرکز آمار مرکز تحقیقات و مطالعات موسسه همشهری , اولین پارکی است که هر تهرانی رفتن به آنجا را به میهمانان غیر تهرانی پیشنهاد می دهد. شهرت این پارک به حدی است که برنامه زنده محمدرضا شهیدی فرد _ که هر شب روی آنتن شبکه یک می رود _ هم اسمش پارک ملت است. اگر قصد دارید به پارک ملت بروید علاوه بر فضای 34 هکتاری آن که تنوع زیاد درخت و گل دارد, سر زدن به استخر بزرگ, باغ وحش کوچک و همین طور اولین قطار ایران در زمان ناصرالدین شاه هم می چسبد.اگر اهل اسکیت سواری هستید یا عشق ماشین کنترلی, سنگ های صیقلی و صاف پارک جان می دهد برای این جور کارها. روبروی پارک ملت در خیابان ولیعصر (عج) هم انواع و اقسام فروشگاه ها, رستوران ها و پاساژ ها فراوانند. در جنوب پارک چند سالی است پردیس سینمایی ملت راه افتاده:مجموعه ای با چهار سالن سینما و کلی ویژگی های فرهنگی دیگر. کلا اگر بخواهید دزست و حسابی در محدوده ی پارک ملت بچرخید حداقل یک نصف روز را میهمان پارک هستید. پنجشنبه 25 اسفند 1390 شماره ی 28 همشهری 6و7 ضمیمه ی روزنامه ی همشهری شماره ی 5649 89 TOWERS برج های رویال دوما(5 برج)={اولین برج ها در خاورمیانه} - برج مسکونی اوج - برج های مسکونی شمیران(2 برج) - برج های مسکونی سپیدار(2 برج) - برج پارس الهیه(مرکز خرید الهیه) - برج مسکونی 33 - برج پزشکان جم - برج مرکز تجارت ایران={برج مشکی} - برج مسکونی مهیار - برج های کاج آبادی (2 برج) - برج بانک کار آفرین - (3 برج={برج مسکونی آسمانه و برج های مسکونی ناهید شرقی}) - برج های مسکونی ناهید غربی (4 برج)- برج مرجان و برج های هاید پارک و برج های گلشهر=(9برج) -برج مسکونی تور - برج مسکونی مریم - برج پارس{بلند ترین برج اداری ایران و آمریکایی ترین و گران ترین و قوی ترین معماری در ایران - برج سازمان ملی جوانان -برج سایه - برج ملت - برج مسکونی ایساتیس - برج های نیمه کاره ی ارمغان غربی(3 برج) - برج مسکونی افرا - برج اداری ارمغان - برج مسکونی والا - برج صبا - برج بانک اقتصاد نوین - برج نوبل - برج فولاد گیلان - برج مسکونی ایرج - برج های مسکونی ناصری (2 برج) - برج روشنک - برج پم - برج مسکونی ابن سینا - برج کیان -برج نیمه کاره ی فرزان غربی - یزدان پناه =(1 برج مسکونی و 1 برج اداری) - برج پیروز - برج مسکونی ستاری - برج امین2 - برج آناهیتا - برج مسکونی(نور) تابان غربی - برج اداری تابان غربی - برج های اسکان(3 برج) - برج بلند آسمان - برج بانک پاسارگاد - برج های پایتخت (2 برج) - برج نگار - برج خشایار - برج لار - برج هنگ کنگی دیدار - برج نگین آفریقا - برج افرا - برج امیر پرویز - برج بیمه دانا - برج سازمان بنادر و کشتیرانی - برج وزارت و راه و ترابری و 3 برج سازمانی دیگر - برج وزارت راه آهن - برج میلاد=(برج نیو یورکی بانک قوامین) آفریقا اسم انگلیسی و جردن اسم امریکایی
شما برای پاسخ دهی باید ابتدا به سایت وارد شوید وچنانچه قبلا عضو سایت نبوده اید روی عضویت کلیک کرده و فرم مورد نظر را تکمیل نمایید واگر قبلا عضو سایت بوده اید روی ورود کلیک کرده و نام کاربری و رمز عبور خود را وارد نمایید
به نظر من بهترین جای تهران برای زندگی منطقه جردنه.
آفریقا اسم انگلیسی و جردن اسم امریکایی.فوق سوپر کلاس ترین و سناتوری ترین و جردنی ترین و مدرن ترین و دیپلماتیک ترین و گران ترین نقطه ی شهر تهران و کشور ایران(به دلیل قحطی و سانتیمتری و اعیان بودن کاربری مسکونی و اداری تجاری و قرار گرفتن در کلاس فوق اداری) و رکورددار بیشترین ها در تهران.! به هر ساختمان بالای 10 طبقه از سطح زمین غیر از همکف برج میگویند. احداث اولین برج ها در خاورمیانه(برج های مرتفع رویال دوما و بعد از آن برج های مرتفع اسکان). استقرار بلند ترین برج اداری در ایران(برج پارس). دارای بیشترین برج ها در تهران(89 برج). دارای بیشترین بانک ها و موسسات اعتباری در تهران(94 بانک و موسسه ی اعتباری). دارای بیشترین سفارت خانه ها و کنسولگری ها در تهران(27 سفارت خانه و کنسولگری). میزبان بیش از 10000 شرکت و کمپانی و نمایندگی های بسیار معتبر ایرانی و جهانی و بین المللی و بازرگانی و مهندسی. بیشترین هتل ها در شمال شهر تهران( 7 هتل). شبکه های 3 و 4 و 5 تلوزیون ملی ایران و + صدا و سیمای مرکزی جمهوری اسلامی ایران( جام جم)! . دارای بیشترین اتوبان ها(7 اتوبان) ودسترسی و تسلط کامل بر شهر.!تردد بیشترین تعداد اتومبیل های لوکس و گران قیمت(بالای 30 میلیون تومان).! دارای مدرن ترین و بزرگترین پارک ها در ایران(پارک ملت و پارک آب و آتش و پارک جنگلی طالقانی و....!!! مدرن ترین کافه ها و رستوران ها.!!!بزرگ ترین سینمای ایران(سینما پردیس گالری ملت).! مدرن ترین و گران ترین آرایشگاه های زنانه و مدرن ترین و لوکس ترین مجموعه های بدنسازی و زیبایی اندام در تهران.!!! دارای مدرن ترین برند های بسیار لوکس و معتبر پوشاک و بوتیک(البته بعد از بلوار بسیار لوکس و زیبای میرداماد , جردن(افریقا) دارای بیشترین برندهااست.!دارای بیشترین نگارخانه ها در تهران(8 نگارخانه)!!!.تاسیس اولین مدارس خصوصی بعد از انقلاب ,کلاس های زبان کودکان و مهدهای کودک !! .فوق اجلالی و اجلاسی ترین گالری ها و فروشگاه های گل.!!!سوپر جردن اولین فروشگاه مدرن تهران.!!! به دلیل شهرت و محبوبیت بسیار زیاد جردن ,آفریقا صنعتگران سینمای ایران فیلم های سینمایی بنام دزدان خیابان جردن و افریقا تدارک دیده اند!!! بلوار آفریقا,خیابان آفریقا(بلوار جردن,خیابان جردن) به عبارتی محله ی امانیه(آفریقای شمالی,جردن شمالی) و کاووسیه(آفریقای مرکزی,جردن مرکزی)و(آفریقای جنوبی,جردن جنوبی=بین میدان آرژانتین از سر الوند تا چهار راه آفریقا(جهان کودک))و همچنین محدوده ی گاندی و الوند و آرژانتین و وزراو بخارست,فاقد هر گونه گرمابه, تعویض روغنی, تعمیرگاه, دژ(مادی), باغ, میوه تره بار,طباخی(کله پزی و سیراب شیردونی)هستند , بر خلاف شهرستان شمیرانات(منطقه 1) که دارای تمامیه این چیز هاست,که شهرستانی های شمیراناتی همیشه می خواهند بگویند ما تهرانی هستیم , ولی نمی دانند که شهرستان شمیرانات ذاتا جزو شهر تهران محسوب نمی شود و در داخل استان تهران قرار دارد.!!!حالا در شهرستان برج می سازن؟آن موقع که کل شهرستان باغ بود در افریقا برج سازان برج بنا می کردند.!!!جلو قاضی و{جردن} و ملق بازی؟؟؟سپاس بسیار از تمامیه برج سازان و مجتمع سازان جردنی و همچنین کمپانی ها و بانک ها و هتل ها و کشور های خارجی که مستقر هستن در جردن و سپاس از هنرمندان سینما و موسیقی و قدر دانی فراوان از شهرداری و تمام دست اندرکاران.!!!کل املاک آفریقا , گاندی , الوند , وزرا و بخارست کل شهرستان شمیرانات را میخرد.!!نام قاره ای در جهان آفریقا است.!!! نام خیابانی در لندن آفریقا است.!!! نام خیابانی در منچستر جردن است.!!! نام خیابانی در هنگ کنگ جردن است.!!!نام خیابانی در سانفرانسیسکو جردن است.!!! نام خیابانی در نیو یورک جردن است.!!! نام شهری در ایالت نیو یورک آمریکا,جردن است.!!! و صد ها شهر برتر دنیا نامی از جردن را به رخ میکشند.!!! جردن,آفریقا مهد بیشترین خارجی ها و ثروتمندان در ایران * ايران*تهران *خيابان جردن*بلوار آفريقا * ALL PHOTOS OF THE IRAN*TEHRAN***JORDAN STREET*AFRICA BOULEVARD*** AFRICA ENGLISH NAME***JORDAN AMERICAN NAME http://www.panoramio.com/user/6097108 MUSIC BY SENATOR ERFAN KHALILIAN FOR TEHRAN JORDAN AFRICA*** http://www.youtube.com/watch?v=B2iB2m19YXc
ورود عضویت