شاید چندین ساله که بهترین تفریح زندگیم فکر کردن و در رویا بسر بردن با عشقه دوران دانشجویی ام است که به دلایلی این عشق فرجامی نداشت و ما از هم جدا شدیم .که الان چند سال از اون دوران میگذره ،
حسین عزیزم بعد از 4 سال هنوز وقتی بهت فکر میکنم بغض میکنم و یه چیزی گلومو فشار میده .ولی بازم از مرور گذشته در رویاهام خسته نمیشم .ای کاش میدونستم الان کجایی و چکار میکنی؟ ای کاش میدونستی که اولین عشقه زندگی من بودی و هستی و خواهی بود . حسین عزیزم کاش فقط یه باره دیگه میدیدمت و حداقل یکی ازین رویا پردازیهام به حقیقت تبدیل میشد